مشاوره رایگان خانواده(moshaverehislami@ و تلگرام moshavereh110.blog@gmail.com)

۴ مطلب با موضوع «مسائل جنسی» ثبت شده است

چرا فیلم ها و تصاویر غیر اخلاقی نگاه نکنیم؟؟؟؟

1. کاهش شدید عشق:

 چنین افرادی از توان عاطفی کمتری برخوردارند و در روابط عاشقانه توفیق کمتری کسب می‌کنند.

2. تاثیرات فیزیولوژیک: 

سلامت جنسی انسان که تأثیر عمیقی در سلامت جسمی‌ و روانی او دارد، حاصل ارضاء معقولی است که درپی تحریک واقعی و نیاز حقیقی فیزیولوژی بدن اتفاق افتاده باشد. عدم حفظ این عدم تعادل، از عقلانیت انسان می‌کاهد و او را وادار به گناه می‌کند.

3. تضعیف انسانیت: 

جنبه جنسی بسیاری این افراد، عاری از ویژگی‌های انسانی می‌‌شود. آنها یک حالت «من غریبه» (جنبه تاریک) را توسعه می‌‌دهند که محور آن، شهوت جامعه ستیز و عاری از اکثر ارزش‌ها است.

4. از بین رفتن عفت عمومی‌ و اجتماعی در دراز مدت:

 کسانی که اینگونه فیلم ها را تماشا می کنند در برخورد با افراد دیگر در اجتماع نگاه جنسی دارند و شیطان همیشه برای گمراه کردن آنها امید دارد. زیرا آنها برای گمراهی و انحراف از مسیر الهی آمادگی لازم را دارند.

5. نقش بستن تصاویر جنسی در مغز:

 در این جا بهتر است که به تجربه دکتر روان شناس، «مک گاف» در دانشگاه کالیفرنیا بپردازیم. یافته‌های او (که بسیار ساده شده اند) نشان می‌‌دهند که خاطرات تجربه‌هایی که به هنگام تحریکات احساسی (مثل تحریک جنسی) رخ می‌‌دهند، توسط هورمون غده آدرنال در مغز می‌‌نشینند و پاک کردن آنها دشوار است. این فرض می‌‌تواند تا حدودی اثر اعتیاد به هرزه‌نگاری و هرزه‌بینی را توصیف کند. خاطرات نیرومند تحریکات جنسی از تجربه‌های گذشته، خودشان را در صحنه مغز حفظ می‌‌کنند و مرتباً به ذهن خطور می‌‌کنند و فرد را از لحاظ شهوانی تحریک می‌‌کنند. اگر او به هنگام این تخیلات، استمنا کند، باعث تقویت پیوند بین تحریک جنسی و اوج لذت جنسی می‌‌شود که همراه با منظره ویژه یا تکرار پی‌درپی آن صحنه در ذهن خواهد بود.

6. تأثیر بر رفتار جنسی:

⁦ برخی از جامعه‌شناسان آلمانی ادعا می‌‌کنند «عادت بیمارگونه‌ دیدن عکس‌ یا فیلم‌های پورنو (سکسی) بر رفتارها و برخوردهای جنسی «معتادان پورنو» تأثیر منفی دارد. تا ‌جایی که این بیماران، از انجام سکس عادی و عشق‌ورزی لذتی نمی‌‌برند


7. انزوا و کاهش روابط اجتماعی: 

پژوهشگران آلمانی معتقدند که اعتیاد به دیدن فیلم ها و تصاویر پورنو‌، هم‌چنین سبب انزوا و دوری فرد از اجتماع و کاهش روابط اجتماعی او می‌‌شود.

8. تحلیل توان عقل: 

هرقدر که اطلاعات موجود در ذهن، منظم‌تر و دارای عناوین کمتری باشد،‌ دسترسی عقل به آنها برای پردازش‌های جدید، مهیاتر خواهد بود. اما وجود داده‌های فراوان و متعدد که فضای ذهن را بی جهت پر کرده باشند و با تکرار درگیری ذهنی و رفتار بیرونی، تقویت شده باشند، باعث می‌شود توان عقل را به مقدار چشمگیری کاهش دهند، چه رسد جایی که این داده‌ها، دارای تاثیر بر هورمونهای مختلف نیز باشد که تأثیرات ارگانیک را نیز درپی داشته باشد.

9. سقوط شخصیت زن و مرد و تبدیل شدن به وسیله‌ای برای اشباع هوس‌های سرکش: 

با پرداختن افراطی فرد به مسائل جنسی، شخصیت او به شخصیتی شهوانی تبدیل خواهد شد که تداعی‌ها و برداشت‌های وی با کوچکترین ارتباطی (حتی توهمی) رنگ جنسی به خود می‌گیرد. کارکرد افراد برای چنین فردی تنها ارضاء غریزه جنسی است و اهتمام خود او نیز صرفا بر ارضاء همین بعد وجودی خویش است.

10. آسیب جسمی‌:

 علم پزشکی هنوز تا مرز شناخت بسیاری از بیماری‌ها فاصله ای طولانی دارد و چه بسا اموری که در زندگی روزمره ما وجود داشته باشد و ما به عنوان امور مفید از آنها استفاده کنیم، در آینده ای نزدیک ضرر آنها از نظر پزشکی ثابت شود. بنابراین اگرچه تاکنون برای هرزه‌بینی، اثر جسمانی مستقیم تشخیص داده نشده است (و احتمال این وجود دارد که با پیشرفت علم مشخص گردد) ولی قطعا اثر غیرمستقیم دارد. یعنی نگاه به عکس و فیلم‌های مبتذل غالبا موجب تحریک سیستم عصبی خودکار (سمپاتیک و پاراسمپاتیک) و تحریک شهوت می‌گردد؛ هم زمان ضربان قلب و تعداد تنفس افزایش پیدا می‌کند؛ ترشح برخی از هورمون‌ها در خون بالا رفته و تعادل هورمونی و روانی شخص برای دقایقی و گاه ساعت ها و گاه روزها به مخاطره می‌افتد. اگر این رفتار به مدت طولانی ادامه یابد آثار آن همه عمر فرد را در بر خواهد گرفت.

11. پرخاشگری: 

هرزه‌بینی نه تنها بر ذهن فرد تاثیر مخرب می‌گذارد بلکه افراد را تشویق می‌کند تا از نظر جنسی بیشتر حالت سلطه جو و پرخاشگر داشته باشند.


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ایمان نبوی

چرایی سرد شدن روابط همسران


روزهای اول زندگی همه انگار شبیه هم است؛ آقای خانه برای رسیدن به منزل سر از پا نمی شناخت و سعی می کرد هر روز شاخه گل یا هدیه کوچکی به همسرش تقدیم کند. خانم نیز با ظاهری آراسته و لبخندی مهربان منتظر بود تا با یک فنجان چای به استقبال شوهرش برود.... اما چرا پس از چند سال این صحنه ها کمرنگ می شود و محبت و صمیمیت رو به سردی می رود.

یکی از نکاتی که در زندگی خانوادگی و اجتماعی اهمیت دارد، این است که همه انسانها به دنبال اتصال و ارتباط هیجانی هستند. وقتی بین زن و شوهر پل سازی عاطفی صورت نگیرد و مشترکات روشن تعریف نشود، احساس دور بودن از هم برای آنها اتفاق می افتد. این احساس از زمان کودکی به صورت یک نیاز جدی خودش را نشان می دهد. کودک زمانی که گریه می کند انتظار دارد مادر با توجه مناسب او را آرام کند. کودکانی که توجه مناسب را دریافت نکنند، بعدا دچار ناراحتی ها و احساس ناامنی می شوند. مهربانی، ستیزه جویی و استنکاف ودوری کردن سه نوع پاسخی است که انسانها به نیازهای اطرافیان می دهند. وقتی در مقابل گریه کودک او را در آغوش می گیرید و به طورروشن نیازش را برطرف می کنید، درواقع به او پاسخ مثبت داده اید. زمانی که با گریه او شما هم فریاد می زنید: " چقدر گریه می کنی" با ستیزه جویی برخورد کرده اید و اگر او را در اتاق تنها گذاشته و بروید، پاسخ شما دوری کردن است. این وضعیت نه تنها در مورد بچه ها که همیشه برای افراد در سنین مختلف وجود دارد. انسانها وقتی بزرگ می شوند و زندگی مشترک تشکیل می دهند نیاز دارند تا مورد توجه مناسب قرار گیرند.

چرا بین همسران دلسردی به وجود می آید؟

اتفاقی که در اکثر زندگی های زناشویی می افتد، این است که زن و شوهر به جای توجه به لحظات عاطفی، به مسایل دیگری مانند ساختن منزل، چیدمان وسایل و دیگر مسایل حاشیه ای می پردازند که به نظرشان ضروری است و غرق در امور روزانه می شوند. در نتیجه کم کم از حضور عاطفی غافل و دچار فراموشی می شوند و صفا و صمیمیت در کانون خانواده کمرنگ می شود.

اگر زندگی با هوشیاری همراه نباشد، افراد نسبت به اهمیت دادن به روابط بی توجه می شوند. یکی از پایه های هوشیاری، ایجاد حضور عاطفی در ابعاد مختلف است. در این صورت پیوندها با هم مرتبط خواهد شد. برخوردهای عاطفی مناسب همراه با اتصال های مناسب می تواند یکی از اصلی ترین پایه های گفتگو باشد. آن قدر باید هوشیار باشیم که از نوع نگاه و لحن صدای همسرمان، حال او را درک کنیم و لازمه این شناخت این است که او را ببینیم؛ به معنای واقعی، روزهای اول ازدواجتان را به یاد بیاورید که ساعت ها با همسرتان قدم می زنید و وقتی نگاهی به ساعت می انداختید، باور نمی کردید که این مدت طولانی را گرم گفتگو بوده اید، علت این بود که تمام توجه شما به همسرتان بود، این حالت همیشه باید در زندگی وجود داشته باشد و وقتی از بین رفت، گفتگو با شکست روبرو می شود.
چه کنیم حضوری مؤثر و صمیمی در خانواده داشته باشیم؟
همه ما کسانی را دیده ایم علاقه به جمع آوری تمبر، پروانه و سکه دارند. یکی از رازهای مهم در زندگی زناشویی جمع آوری کلکسیونی از لحظات عاطفی و عاشقانه است که همیشه با خود داشته باشیم. به هر اندازه که بتوانیم این کلکسیون را بهتر و بیشتر جمع کنیم، در واقع جواهراتی داریم که نقش اساسی در تعاملات ما خواهند داشت. برای ساختن این لحظات وقت بگذاریم. با هم بودن و دوستی و محبت را تجربه و اتصال های عاطفی را تقویت کنیم و صمیمیت بین انسانها را از کلمات به عمل تبدیل کنیم، به این ترتیب می توان رایحه مطبوع و دل انگیز خوب بودن در کنار یکدیگر را تجربه کرد.چهار عاملی که زندگی را مسموم و فضای صفا و صمیمیت را از بین می برد:

1- نقادی ها و غر زدن های شدید. به عنوان مثال زمانی که خانم یا آقا فراموش کرده کاری که قرار بوده انجام دهد و همسرش با الفاظ خیلی تند و انتقادهای شدید و توهین آمیز این مسأله را یادآوری می کند، به شخصیت او حمله شدید کرده است.

2- حالات تدافعی. در بعضی از زندگی های مشترک، زوجین به جای روابط صمیمانه، مدام به دنبال دفاع از خود هستند، چون عقیده دارند حرف خودشان درست است و می خواهند به هر قیمتی نقش خود را اثبات کنند؛ در این شرایط معمولاً زندگی به نوعی معامله تبدیل می شود و رابطه ای تجارتی بین آنها شکل می گیرد.

3- حالات تحقیر، ناسزاگویی و خرد کردن شخصیت. وقتی فضای تحقیر و بدگویی در خانه حاکم شود، روابط رو به سردی خواهد رفت.

4- بی اعتنایی. وقتی زن و شوهر در پاسخ به نیاز های یکدیگر، ستیزه جویانه برخورد می کنند یا از هم دوری می کنند، درست مانند این است که مثل دو دیوار سنگی به هم نگاه می کنند و ارزشی برای یکدیگر قایل نیستند.

زمانی که انسانها در معرض طوفان های هیجانی خود قرار می گیرند و تمام وجودشان پر از زمینه های منفی ناشی از این هیجانات می شود، دیگر فرصتی برای دیدن یکدیگر نخواهند داشت. در روان شناسی خانوادگی اصطلاحی با عنوان«غوطه ور بودن در حالات احساسی و هیجانی بسیار بالاست» که در نتیجه فرد آن قدر هیجان های منفی در ذهن دارد که نه تنها از لحاظ روحی که از نظر فیزیکی نیز نمی تواند حضور مطلوبی داشته باشد. این مشکل یک باره ایجاد نشده و طی روندی که مدت ها به خاطر نادیده انگاشتن لحظات عاطفی شکل گرفته است، ایجاد می شود.

زوجینی که رابطه آشفته ای دارند و بی انگیزه شده اند چطور می توانند دوباره شادابی را به زندگی مشترک برگردانند؟
زمانی که به مشکلات کوچک به مرور رابطه شیرین ما را خراب می کنند، غفلت می کنیم و اهمیتی به بازسازی این رابطه نمی دهیم. اگر یکی از وسایل منزلمان خراب شود خیلی سریع آن


 را تعمیر می کنیم، اما در مورد مسایل روحی و عاطفی خانواده خیر. در نتیجه مشکلات روز به روز بزرگتر می شود و صمیمیت ها را از بین می برد. باید به مسأله بازنگری درست نگاه کنیم و برای تعمیر ارتباطات گام های درست برداریم. هر اندازه که آگاهانه تر عمل کنیم، فضای خانوادگی از طراوت و تازگی بیشتری برخوردار خواهد شد، چون بازنگری خواهد شد.
گام مؤثر دیگر این که امکان اشتباه از طرف خود را اذعان کنیم. " شاید من اشتباه کرده باشم". اگر انسان فکرکند که هیچ وقت اشتباه نکرده و همیشه حق با او بوده، فاصله ها بیشتر و بیشتر می شود.

در تعبیرات کلامی و تفسیرهایی که از تعاملات داریم بازنگری کنیم. یکی از ریشه های مشکلات زناشویی این است که کلمات اتوماتیک وار و بدون توجه به بار معنایی به کار برده می شود. به این مثال دقت کنید: " کجا بودی که این قدر دیر اومدی؟" و " وقتی دیر می آیی من خیلی نگران می شوم." این دو جمله دو تعبیر متفاوت از یک حالت است که در قالب کلمات و لحن متفاوت، قطعاً احساس متفاوت را به مخاطب القا می کند. توجه داشته باشید که کلمات گاه فضای عاطفی را آشفته می کنند؛ پس آگاهانه انتخاب کنید تا برقراری ارتباط به صورت عمیق و درست شکل گیرد.

در کنار آگاهی نسبت به کلام و بارهای منفی آن در تعاملات، به رفتارهای غیر کلامی نیز توجه داشته باشیم. وقتی راجع به خاطرات خوب صحبت می کنیم ، قطعاً موج مثبت آن به مخاطب منتقل می شود. صمیمیت در نگاه، کلام و رفتار ارتباط ها را عمیق تر می کند. برای اینکه صمیمیت استوار و در ابعاد گسترده جاری باشد، باید اصیل باشد، چون در شکل ساختگی و تصنعی تأثیری نخواهد داشت. برای داشتن رفتار عاشقانه نخست باید قلبی عاشق داشت و زمانی قلب عاشق می شود که محبت را در وجود خود جاری کنیم.

کسانی که با خود مهربان نیستند و وجودشان آکنده از سختی هاست، نمی توانند با دیگران نیز مهربان باشند. برای اینکه بتوان محبت را نثار دیگران کرد، باید به خواسته ها، نیازها و دغدغه های آنها توجه نمود. درک احساس طرف مقابل می تواند منجر به صمیمیت در خانواده شود.
گفتگو زمانی صمیمانه و عاطفی خواهد بود که صرفاً به رد و بدل کردن اطلاعات پرداخته نشود. فردا ساعت چند برمی گردی؟ حتما میوه بخری، مراقب بچه ها باش و... این صحبت های روزمره ظاهراً گفتگوست، اما فضای صمیمانه ایجاد نمی کند. زمانی می تواند بارعاطفی داشته باشد که با درک عاطفی و هیجان همراه باشد و این یکی از نیازهای اساسی انسان است. سعی کنیم شنونده خوبی باشیم و نسبت به سخنان طرف مقابل واکنش های مناسب را نشان دهیم.

و کلام آخر اینکه...
چشم پوشی باعث می شود، صفا وصمیمیت همچنان در فضای خانواده حاکم باشد. آگاهانه اشتباهات همدیگر را نادیده بگیرید و آگاهانه ببخشید و عفو کنید. همه ما همیشه نیازمند نوازش های عاطفی هستیم، پس به نیاز عزیزمان احترام بگذاریم.


افتخار دارم جهت مشاوره دادن به هموطنانم در راستای ارتقاء سلامت خانواده به صورت کاملا رایگان در خدمتتان باشم.
برای ارسال پرسش های خود در زمینه ی مسائل خانواده،ازدواج، مسائل مربوط به ارتباطات همسران و تربیت فرزندان از طریق  ایمیل و یا تلگرام با من در ارتباط باشید:

09390761370

moshavereh110.blog@gmail.com

ایمان نبوی
کارشناس ارشد مشاوره

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ایمان نبوی

دلایل سرد مزاجی زنان


اختلال جنسی در زنان به انواع زیر تقسیم می شود:


۱- اختلال کمبود میل جنسی یا سردمزاجی زنان.


۲ اختلال بیزاری یا تنفر جنسی. این اختلال شدیدتر از اختلال قبلی است.



۳- اختلال در برانگیختگی جنسی. در این حالت فرد واجد میل جنسی است اما برانگیخته نمی شود.


۴- هراس از آلت. این اختلال، اختلالی اضطرابی است که در آن فرد به شدت از آمیزش می ترسد، درحین آمیزش تمام عضلات شکم، ران، دست و پای او جمع می شود و به مرد اجازه آمیزش را نمی دهد.


۵- واژینیسموس. این اختلال شبیه اختلال قبلی است. در این حالت، عضلات دست و پا و شکم شل است ولی عضله ابتدایی واژن مسدود و منقبض است و این انقباض مانع از دخول می شود.



۶- آمیزش دردناک. این اختلال در اثر برانگیخته نشدن درست خانم و یا تعارضات خانم با همسرش در زندگی زناشویی و یا ناشی از مشکلاتی است که زن از کودکی با آمیزش جنسی داشته است. در این حالت، آمیزش برای خانم بسیار دردناک و ناخوشایند می شود.


۷- اختلالِ نرسیدن به ارگاسم. این اختلال بسیار شایع است و شاید شایع تررین اختلال جنسی خانم ها باشد. این اختلال در کشور ما نسبت به کشورهای غربی و جتی کشورهایی مثل کره و چین و ژاپن رواج بیشتری دارد.


کلاً این اختلال در خاورمیانه شیوع گسترده تری نسبت به جهان غرب و بسیاری از مناطق دیگر جهان دارد. علت آن هم آموزه های تعصب آمیز است که اجازه نمی دهد خانم ها به اوج لذت جنسی برسند و بعد از مدتی نسبت به رابطه جنسی سرد و نفرت زده می شون و حتی از همسر خودشان هم دلزده می شوند که چرا او به ارگاسم می رسد ولی من به ارگاسم نمی رسم.



۸- اختلال سردرد بعد از آمیزش. در این حالت، فرد بعد از آمیزش دچار سردرد، انقباض های عضلانی ناحیه سر، سرگیجه، تهوع می شود.


۹- اختلال ملال بعد از آمیزش. در این حالت، زن پس از آمیزش دچار افسردگی و اندوه می شود و ممکن است گریه کند و دچار غم شدید شود.


 


این ها اختلالات جنسی خانم هاست.


 


حادترین اختلال در بین این اختلالات نه گانه کدام است؟


 


بیزاری جنسی از همه حادتر است و درمانش هم از همه شدیدتر است؛ چون فرد نه تنها تمایلی به نزدیکی ندارد بلکه از آن بیزار است. ممکن است علت این اختلال، سوءاستفاده های جنسی در کودکی باشد. تجاوز و کودک آزاری حتی توسط محارم و یا آموزه های سخت و متعصبانه در خانواده، می تواند علت این اختلال باشد.


 


مثلاً در خانواده ای که سه تا عمه میانسال ازدواج نکرده حضور دارند، یک دختر کم سن و سال در اثر تلقینات این سه تا عمه، می تواند دچار بیزاری جنسی شود ؛ من خودم چنین بیماری داشتم.


 


گاهی نیز آموزه هایی که موجب خشم زن نسبت به نزدیکی می شوند، می توانند علت این حالت باشند. مثلاً ممکن است یک زن ، مقاربت را نشانه بیچارگی و تحقیر و تسلیم و ستم پذیری اش بداند! چنین باورهایی می تواند به خشم از نزدیکی و بیزاری جنسی منجر شود.


 


 


 


 ارتباط ناخوشایند با همسر  و یا دعواهای خانوادگی و اختلافات زناشویی هم به صورت ثانویه ممکن است موجب بیزاری جنسی شوند. انزجار جنسی سخت ترین و حادترین نوع اختلال جنسی در زنان است.


 


 به طور کلی هر چه اختلال جنسی در مرحله آغازین تری از نزدیکی رخ دهد، حادتر و درمانش دشوارتر است. مثلاً درمانِ اختلالِ ملال و سردردِ بعد از آمیزش آسان تر از اختلال نرسیدن به ارگاسم و درمان این یکی آسان تر از اختلالات برانگیخته نشدن است.


 


 دوره آمیزش به چهار مرحله تقسیم می شود: ۱- میل جنسی ۲- برانگیختگی جنسی ۳- اورگاسم ۴- فرونشینی.


 


 فرونشینی در مرد و زن تفاوت هایی دارد. فرونشینی در مرد با دوره ای از بی پاسخی همراه است که بسته به سن و سال، وضعیت روحی و ژنتیک مرد ممکن است از یک ربع تا حتی چند روز باشد. مرد پس از رسیدن به ارگاسم، تا مدتی توانایی نعوظ دوباره را از دست می دهد ولی چنین حالتی در خانم ها وجود ندارد.


 


 زنان پس از یک ارگاسم بلافاصله می توانند وارد یک ارگاسم دیگر شوند و حداقل سه تا چهار ارگاسم پشت سر هم را می توانند تجربه کنند ولی چنین ویژگی ای در مردها وجود ندارد. بنابراین برخی معتقدند میل جنسی در زنان خیلی قوی تر از مردان است.


 


بیزاری جنسی و هراس از آلت دقیقاً چه تفاوتی با هم دارند؟


 


هراس از آلت ناشی از این است که خانم در ناخودآگاه خودش احساس می کند که اگر نزدیکی کند، اعضاء و جوارحش زخمی و خدشه دارد می کند و مثلاً او را می کُشد.


هراس از آلت در جامعه ما و کلاً در خاورمیانه، خیلی شایع است.  در دبیرستان ها و مدارس راهنمایی، افسانه هایی ورد زبان دختران است که مثلاً عمه فلانی ازدواج کرد و کارش به اورژانس کشید، خاله فلانی شب اول ازدواج داشت می مرد و او را بردند بیمارستان و بخیه اش زدند و … این افسانه ها سال ها در ذهن دختران ما می ماند و آنها با این تصورات بزرگ می شوند و ازدواج می کنند ولی او در خیلی از موارد نمی توانند با این افسانه ها کنار بیاید و آنها را از ذهن خود دور بریزند.


 


شما در بین بیماران تان چنین نمونه ای زیاد دارید؟


 


بسیار زیاد. حداقل هفته ای پنج تا پانزده بیمار دارم که دچار هراس از آلت اند.


 


درمان این مشکل آسان است؟ و اصلاً چگونه است؟


 


درمانش خیلی آسان است. ما اطلاعاتی عینی به بیمار می دهیم. مثلاً اطلس آناتومی و وضعیت عضلات آلت و واژن را به فرد نشان می دهیم تا بیمار بداند که هیچ عضله یا استخوانی در آلت مرد وجود ندارد و فقط خون است که موجب نعوظ آلت مردانه می شود. ما این ها را به بیمار یادآور می شویم و او بر اساس جدول تمریناتی که به او می دهیم، تمرین های ویژه ای انجام می دهد. این مشکل در عرض ۷ هفته قابل درمان است.


 


سردمزاجی در زنان بیشتر علل روانی دارد یا فیزیولوژیک و بیولوژیک؟


 


غالباً علل روانی دارد. اختلال جنسی به طور کلی ممکن است اولیه یا ثانویه باشد. اختلال اولیه از ابتدای آمیزش جنسی وجود دارد. اختلال ثانویه یعنی فرد تا مدت ها در نزدیکی جنسی مشکلی نداشته و اختلالش مثلاً از شش ماه پیش شروع شده است.


 


 دانستن اینکه اختلال جنسی اولیه است یا ثانویه، و دیگر اینکه فقط معطوف به شوهر است یا کلاً در رابطه با هر جنس مخالفی وجود دارد، در درمان اختلال جنسی زنان مهم است.


 


 در این موارد آموزه های متعصبانه و سخت گیرانه دوران کودکی و نوجوانی، احتمال سوءاستفاده جنسی و جسمی، یعنی دستمالی شدن دختر توسط پسردایی، پسر عمه، پسرعمو، پسرخاله، برادر، پدر، عمو، دایی – که متاسفانه در کشور ما نیز شایع است –  و نیز موارد دیگری مثل مردستیزی، ازدواج تحمیلی و یا اختلافات زناشویی، که حتی می تواند شامل تعیین مهریه و خرید جهیزیه و خریدن یا اجاره کردن خانه مناسب زندگی، می تواند به سردمزاجی زن بینجامد.


 


درمان سردمزاجی دشوار نیست ولی درمانگر برای درمان سردمزاجی و یا بیزاری جنسی، که اختلالات اولیه محسوب می شوند، باید باورهایی را در ذهن خانم ها بشکند. بنابراین شخصیت درمانگر یا مشاور نقش بسیار تعیین کننده ای در سکس تراپی دارد.


اگر بیمار به لحاظ شخصیتی درونگرا و شرمگین باشد و به توضیحات اندک بسنده کند، درمان آن طور که باید پیش نمی رود؛ چون یک سری باورهای نادرست و طرح واره های شناختی غلط و نیز یکسری تعصبات و نادانی ها باید در جلسه آغازین شکسته شود تا بیمار راغب شود که تمرینات توصیه شده از سوی درمانگر را انجام دهد. گاهی حتی اتوریته و اقتدار زیادی در جلسه اول باید اعمال شود تا بیمار انگیزه درمان را بدست آورد.


 


انگیزه درمان را چطور می توان افزایش داد؟


 


مثلاً من در مطب خودم یک میز مربع دارم که چهار تا صندلی در اطراف آن است و با بیمار و همسر او دور همین میز می نشینم. یعنی می خواهم به او بگویم این جا با مطب یک جراح که یک میز مستطیل بزرگ اربابی دارد و دو تا صندلی رعیتی هم جلوی آن میز برای مریضش گذاشته است، خیلی فرق دارد.


 


من به مریض می گویم که بار اصلی درمان بر دوش شما و شوهرتان است. من فقط می توانم کلید گنج را به دست شما بدهم ولی این خود شما هستید که باید به غار بروید و گنج را از آن خود کنید. اگر تمرین های درمانی را انجام ندهید، فیلم های آموزشی را نبینید، کتاب های لازم را نخوانید، درمان پیش نمی رود و مشکل حل نمی شود.


 


 در روانپزشکی به طور کلی و در سکس تراپی به طور ویژه، این طور نیست که مریض مثل کسی که به چشم پزشک مراجعه کرده، دراز بکشد و چند قطره در چشم او بریزند و بعد چشمش را پانسمان کنند و او بی هیچ نقش و کنشی، خوب شود و سلامتش را بدست آورد.


 


 آمیزش دردناک چطور؟ این اختلال معمولاً بعد از ازدواج ایجاد می شود یا از قبل وجود دارد؟


 


بستگی به اولیه یا ثانویه بودن اختلال دارد.  در مواردی که اختلال اولیه است، ماجرا به پیش از ازدواج بازمی گردد ولی وقتی این اختلال ثانویه است، در اغلب موارد، مشکل ناشی از دوران پس از ازدواج است. یعنی مشکلاتی که بین زن و شوهر ایجاد شده، در ایجاد این اختلال موثر بوده است.


 


حتی نارضایتی زن از میزان نفقه و خرجی نیز می تواند موجب  اختلال آمیزش دردناک شود. وقتی که آقا از چشم خانم بیفتد، ممکن است آمیزش دردناک شود.


 


یائسگی چه رابطه ای با اختلالات جنسی زنان دارد؟ و اگر رابطه ای دارد، بیشتر به کدام اختلال منجر می شود؟


یائسگی قطعاً بر کارکرد جنسی زنان تاثیر دارد. پس از یائسگی انواع اختلالات ممکن است در زنان حادث شود که شایع ترین آنها کمبود میل جنسی، برانگیخته نشدن، آمیزش دردناک و حتی به ارگاسم نرسیدن است.


 


این مشکلات زنان یائسه، راه حلی هم دارد؟


 


قبلاً برای رفع این مشکلات، جایگزینی هورمون صورت می گرفت ولی الان به دلیل بالارفتن آمار سرطان در زنان، این تردید پیش آمده است که آیا جایگزینی هورمون کار درستی است یا نه؟ در این باره اختلاف نظر زیادی بین متخصصان زنان و زایمان وجود دارد. به هر حال، یائسگی از حیث ایجاد اختلال جنسی در زنان، قطعاً مشکل ساز است. 


 


در جامعه ایران واکنش مردها به اختلال جنسی همسرشان معمولا چیست؟


 


مشکلات جنسی زنان در بسیاری از موارد منجر به فروپاشی خانواده می شود اما این فروپاشی به صورت غیرمستقیم رخ می دهد. یعنی مشکلات جنسی زن، مرد را به بیرون خانواده سوق می دهد. مرد اگر نتواند آمیزش جنسی داشته باشد، دچار مشکل در ناحیه های بیضه و پروستات شده و همچنین دچار افسردگی و یا پرخاشگری می شود.


بعضی مردان بیرون از خانواده با زن دیگری وارد رابطه می شوند و در بسیاری از موارد، همسر آنها پس از اینکه متوجه این امر می شود، طغیان می کند و و زن و شوهر کارشان به جدایی و طلاق می کشد.


 


مرد با همسرش که ناتوانی جنسی دارد، چگونه باید رفتار کند؟


 


مرد پیش از هر چیز، باید همسرش را درک کرده و او را حمایت کند. من همیشه به مردها می گویم هر مردی اگر رستم دستان هم باشد، در طول چهل سال حداقل چهار تا هشت بار و هر بار چهار تا هشت هفته ممکن است دچار اختلال جنسی جدی شود.


 


مرد باید بداند همان طور که این مشکل گریبانگیر خودش می شود، همسر او نیز ممکن است با چنین مشکلی مواجه شود.


 


افسردگی در زنان دو برابر مردان است. اضطراب در زنان دو-سه برابر مردان است. زنان فراز و فرودهای هورمونی دارند و در دوران بارداری و نیز پس از زایمان، تالمات روحی و روانی خاص خودشان را دارند و در این دوره ها ممکن است دچار مشکل اختلال جنسی شوند.


 


اختلال جنسی در پی مشکل روحی، امری طبیعی است. مرد باید همسرش را درک کند، از او حمایت کند و او را متهم به کم لطفی و مایه نگذاشتن از خودش در رابطه زناشویی نکند؛ چرا که زن در چنین وضعی قطعاً خودش این اندوه و نگرانی را دارد که در اثر ناتوانی او، زندگی اش در معرض خطر است.


 


مرد باید همسرش را نزد سکس تراپیست ببرد. هم اکنون دوازده نفر روانپزشک، یک نفر متخصص مامایی و دو نفر روانشناس در ایران وجود دارند که   درمانگر جنسی هستند. این پانزده نفر آدم های شناخته شده ای هستند که متاسفانه همگی در تهران هستند. اما این به این معنا نیست که  متخصصان اعصاب و روان، اورولوژی و زنان و زایمان در شهرستان ها، نمی توانند به حل مشکلات جنسی زنان کمک کنند.


 


به هر حال، بهتر است زن و شوهر به جای مراجعه به مشاوران و روانشناسان گوناگون، هر چه سریعتر به یک پزشک مراجعه کنند؛ زیرا مشکلات جنسی با فیزیولوژی و آناتومی پیوند خیلی نزدیکی دارد و روانشناسان و مشاوران در طول دوران تحصیلشان فیزیولوژی و آناتومی را مطالعه نمی کنند. اما پزشکان و ماماها، این مباحث را مطالعه کنند.


نقل از: عصر ایران

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ایمان نبوی

6 راه برای گرم کردن رابطه زناشویی

ارتباط نزدیک زن و شوهر با یکدیگر فراتر از حرف زدن و گوش دادن است . این ارتباط شامل قدرت هم حسی و همدلی با طرف مقابل است

 

اصول شش ماده ای پس انداز در حساب بانک عاطفی

این حساب تنها حسابی است که تنها با پول پر نمی شود و شما باید برای پر کردن آن به طریق دیگری عمل کنید.

 1 - درک فرد مقابل

از مهم ترین پس اندازهایی که زن و شوهر می توانند در این بانک داشته باشند این است که واقعا در این جست وجو باشند که طرف مقابل را درک کنند و ارتباطی صمیمانه داشته باشند. آن چه برای زن مهم است ، باید همان قدر برای شوهر هم مهم باشد و برعکس. زندگی یک قانون طلایی دارد که می گوید:" همان طور که با دیگران رفتار کنی ، با تو رفتار خواهند کرد ".یعنی همان طور که دوست داری همسرت تو را درک کند و حرف هایت را بفهمد ، تو هم او را درک و سعی کن مسائل را از دید او نگاه کنی.

 

مشاجرات همیشه از نبود درک متقابل و نبود صمیمیت ناشی می شود. مرد احساسات زن را محکوم می کند، تمسخر می کند و انتقاد می کند و زن هم با شکایت کردن ازمرد، در او احساس شکست ، سرخوردگی و بی لیاقتی ایجاد می کند. ارتباط نزدیک زن و شوهر با یکدیگر فراتر از حرف زدن و گوش دادن است . این ارتباط شامل قدرت هم حسی و همدلی با طرف مقابل است؛ بدین معنا که فرد خود را جای همسرش بگذارد و مسائل را از دید او بنگرد تا او را بهتر درک کند.

 

2 - توجه کردن به مسائل به ظاهر جزئی و بی اهمیت

گاهی اوقات رفتارهای حاکی از ادب و مهربانی هر چند کوچک، تاثیر شگرفی روی طرف مقابل می گذارد. برعکس این قضیه هم صادق است. نامهربانی، بی ادبی، بی احترامی یا بی ملاحظگی برداشت بسیار زیادی از حساب بانک عاطفی به حساب می آید. زن و شوهر باید متوجه باشند که کوچک ترین رفتارها و حرکات از دید طرف مقابل در ارتباط زن و شوهر پنهان نمی ماند و تاثیرات خود را در روح و روان او باقی می گذارد.

 

3 - وفای به عهد

در ارتباط زن و شوهر ، اگر دو طرف به قول و قرار خود پایبند باشند ،پس انداز عظیمی کرده اندو اگر زیر قول و قرار خود بزنند ، برداشتی کلان از حساب بانک عاطفی خود انجام داده اند. چون طرف مقابل با این کار، دیگر هیچ قول و تعهدی را قبول نخواهد کرد .

 

4 - آشکار کردن توقعات و خواسته ها

تقریبا علت بیشتر مشکلات ارتباطی بین زوجین ریشه در انتظارات مبهم درباره وظایف و اهداف دارد . توقعات مبهم به ناامیدی ، دلسردی و نداشتن تفاهم منجر می شود .زن و شوهر توقعاتی از هم دارند، اما این توقعات را واضح و صریح بیان نمی کنند و هیچ تلاشی هم برای روشن کردن انتظارات خود از یکدیگر نمی کنند . وقتی انتظارات زن و شوهر در ارتباط شان روشن و واضح نباشد و بیان نشود ، کم کم احساسات درگیر می شود و سوء تفاهمات کوچک و ساده باعث از بین رفتن روابط صمیمی می شود.

 

5 - نشان دادن قاطعیت وثبات شخصیت

قاطعیت و ثبات شخصیت موجب ایجاد اعتماد می شود.نداشتن ثبات شخصیت تقریبا هر گونه تلاشی را برای ایجاد اعتماد بالا از بین می برد .اگر زن یا شوهر ریاکار باشند، هرگز نمی توانند در ارتباط زن و شوهری اعتماد طرف مقابل را جلب کنند. قاطعیت به این معناست که زن و شوهر با همه افراد با اصول مشخص و واضحی رفتار کنند. اگر زن و شوهر در غیاب و حضور فامیل ، دوستان و همکاران رفتار یکسانی از خود نشان دهند،این رفتار باعث اطمینان بالا در همسر می شود و او احساس می کند که شریک زندگی اش ، نقاب به چهره نزده است و نقش دیگری را بازی نمی کند.

 

6 - عذر خواهی خالصانه برای برداشت از حساب

وقتی از حساب بانکی خود برداشت می کنید، باید از صمیم قلب از طرف مقابل عذر خواهی کنید. با عذر خواهی صمیمانه ، اعتماد بسیاری را به صورت پس انداز در ارتباط با همسرتان، به حساب خود ریخته اید، مانند: «من اشتباه کردم»، « نسبت به شما کم لطفی کردم»، «نسبت به شما بی احترامی کردم»، «شأن شما را نادیده گرفتم» ، «واقعا متاسفم» و ...این که از صمیم قلب و به دور از هر گونه چاپلوسی از کسی معذرت خواهی کنیم، نیاز به شخصیتی قوی دارد .افرادی که از امنیت درونی برخوردار نیستند ، نمی توانند عذر خواهی واقعی داشته باشند . آن ها احساس می کنند اگر معذرت خواهی کنند ، تحقیر می شوند و در هراسند مبادا دیگران از این ضعف آن ها سوء استفاده کنند. در واقع امنیت درونی آن ها بر اساس عقاید دیگران است و از این که دیگران چه فکری درباره آن ها می کنند، نگران هستند.


افتخار دارم جهت مشاوره دادن به هموطنانم در راستای ارتقاء سلامت خانواده به صورت کاملا رایگان در خدمتتان باشم.
برای ارسال پرسش های خود در زمینه ی مسائل خانواده،ازدواج، مسائل مربوط به ارتباطات همسران و تربیت فرزندان از طریق  ایمیل و یا تلگرام با من در ارتباط باشید:

09390761370

moshavereh110.blog@gmail.com

ایمان نبوی
کارشناس ارشد مشاوره

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ایمان نبوی